شهید لطفی نیاسر و دوستانش

#زندگی_به_سبک_مهدی (۴۳)

بعضی ها خیلی زود قلق زندگی را یاد میگیرند نه آنها که بروند کتاب موفقیت در  بیست و یک روز یا پولدار شدن در شش ماه را بنویسند . قورباغه قورت دادن و جا به جا کردن پنیر که قلق زندگی نیست . نهایتش تکنیک زندگیست .

 قلق فراتر از اینهاست . مثل یک قفل که قلقی دارد . همه چیز به ظاهر سالم است اما تا وقتی که قلقش را ندانی ، نمیتوانی بازش کنی . بعضی ها خیلی زود این قلق دستشان می آید و مهدی یکی از آنها بود .

ته کلاس می نشست ، اوایل به خاطر قد بلندش و حرف معلم ، بعدش اما خودش بود که دوست داشت انتهای کلاس بشینه ، والا بچه هایی بودند که قد بلندتر بودند و جلوتر و گوشه ها می نشستند . حوله کوچک آبی اش را روی صندلی پهن میکرد و رویش می نشست . خو کرده بود با این عقب نشستن و خودش می گفت لژ نشینی .

فوتبالش خوب بود ، حداقل من فوتبالش رو دوست داشتم ، در سن و سالی که همه دوست دارند گل بزنند و به چشم بیایند ، دروازه بان بود از آن خوب هایش . دروازه بانی که با وجود بازیکن اعجوبه ای که اون جلو داشتیم ، چند باری تیم کلاسمون رو تا فینال برد 

وقتی خانه هایمان به هم نزدیک تر شد ، به هم نزدیک تر شدیم ! هم کلام شده بودیم و بدون اغراق وقتی حرف میزد من بیشتر به این ایمان می آوردم که زندگی کردن را یاد گرفته است . ذهنش را درگیر مسائل ساده نمی کرد ، مسایلی که من بعد از ۱۵ سال به سادگیشان پی بردم .

منظورم این نبود که از همان اول بوی شهادت می داد و ردای شهادت را برای تنش دوخته بودند و این حرف ها ، نه ، ولی راهش را پیدا کرده بود ! 

یادگاری هایش را همراه با کتاب های دوران دبیرستانم یک جا گذاشتم که هنوز پیداشون نکردم ! یک بار گفتم برایم یک مصرعی را با خط نستعلیق بنویس . قلم که دست گرفت و چند باری مصرع را نوشت و کنارش یک آیه قرآن :الم یعلم بان الله یری . (آیا انسان نمی دانست که خدا او را می بیند ؟! )

البته همیشه اینطور نبود که حکمت از سر و رویش ببارد . کنارش که می نشستی کتابت را می گرفت و یادگاری می نوشت ، بسته به حالش متفاوت بود . از حکمت های لقمان وار تا  جفنگ های دوستانه .

نوجوان بودیم دیگر .‌‌

حالا که نگاه میکنم ، با خودم میگویم نکند همه چیز ، همان قلق باشد ، قلق زندگی . کم نیستند دوستان و آشنایانی که سعی میکنند خوب باشند ، و الحق خوب هم هستند . اما یکی مثل مهدی خیلی ساده تر از این حرف ها راهش را پیدا کرد .

ارسالی از یکی از همکلاسی های شهید لطفی نیاسر 


شهید راه نابودی اسرائیل

شهید محمد مهدی لطفی نیاسر


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها